سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دردواره

من از تو معجزه ای می خواهم

معجزه ای در حد خدا بودنت

معجزه ای که دوباره شادی را بهم برگرداند...

معجزه ای که اشک شوقم را جاری سازد ...

حتی برای یه لحظه...

از آن نا امید نیستم ...

فقط کمی...

کمی دلتنگم ...

دلتنگ تو ...

دلتنگ خودم ...


نوشته شده در سه شنبه 91/8/23ساعت 1:43 عصر توسط دردواره| نظرات ( ) |

یه وقتایی پیش می یاد که ...

خسته میشی ...

کم میاری ...

نه می تونی خودتو به خواب بزنی...

نه حال و حوصله بیدار موندن داری

اون وقته که همه چی بغض میشه ...

رسوب می کنه تو گلوت...

سنگ میشه ...

گلوتو فشار می ده ...

ولی تو ...

دم نمی زنی

فقط پناه می بری به سکوتت...

که مبادا این بغض لعنتی ترک برداره ...

 


نوشته شده در یکشنبه 91/8/21ساعت 2:16 عصر توسط دردواره| نظرات ( ) |

اسمش...

نه عشق است ...

نه علاقه ....

نه وفاداری ...

و نه هیچ صفت مثبت دیگر ...

حماقت محض است ...

دلتنگ کسی باشی که ....

دلش با تو نیست ...

 

پ.ن : خودمم نمی دونم متنی رو که نوشتم قبول دارم یا نه !!! دیوانه ام لابد !!!


نوشته شده در شنبه 91/8/20ساعت 8:10 عصر توسط دردواره| نظرات ( ) |

یه وقتایی داری تو بی خیالی کامل سیر می کنی و ...

همه چیو فراموش کردی ...

اما ...

یهو...

یه نوشته ...

یه آهنگ ...

یه اسم ....

دوباره درگیر خاطراتت می کنه ...

و دوباره ...

خودتی و خاطرات خوش گذشته و غم ...

 

پ.ن : ندارد ... یعنی دارد اما نمی شه نوشت !!!

 


نوشته شده در جمعه 91/8/19ساعت 12:28 عصر توسط دردواره| نظرات ( ) |

سلام

نشناختید مرا ؟؟...

از وقتی رفتید همین شکلی شدم ...

کم حوصله و عصبی ...

سرد و اخمو ....

عوض شده ام نه ؟؟...

خب احتمالا به خاطر دوری شماست

وقتی یک "هو" میذارید میرید همین میشه دیگه ...

ادم شوکه می شه

بهت زده می شه

همینجوری می مونه و با خودش فک می کنه که چرا اینجوری شد...

دیگه درست نمی تونه زندگی کنه...

اشتباهاشو هی تکرار می کنه ...

بله تقصیر شماست ...

شایدم نه ...

شاید تقصیر منه ...

اره من مقصرم...

نباید بهتون وابسته می شدم...

باید به حرف خدا گوش می کردم ...

باید می فهمیدم که یه روز بالاخره می رید...

یعنی مجبورید که برید ...

سنت خدا اینه ...

حالا هم دیگه برام فرقی نمی کنه...

التماستان نمی کنم ..

دیگر عادت کرده ام به این زندگی ...

بهتر و وفادارتر از شما را پیدا می کنم ...

بالاخره خدا رو تو زندگیم پیدا می کنم ..

شما هم بروید و خوش باشید ...... روزهای خوب زندگی من !!!

 

پ.ن :

1. خداوند خلف وعده نمی کند

2. خداوند وعده داده است که "ان مع العسر یسرا"

پس نتیجه می گیرم که هنوز می شه به زندگیم امید داشته باشم

 

پ.ن2: اینطوری نگام نکنید ... یه زمانی ادم شاد و خوشحالی بودم اما یکدفعه ... نمی دونم چی شد ...


نوشته شده در سه شنبه 91/8/16ساعت 7:23 عصر توسط دردواره| نظرات ( ) |

غدیر ، کربلای عوام بود

و

کربلا ،‌ غدیر خواص

با این تفاوت

در غدیر با اینکه بیعت گرفته شد ، جفا شد

ولی

در کربلا با اینکه بیعت برداشته شد ، وفا شد

 

................................

عید سعید غدیر مبارک

 پ.ن : ایا واقعا در غدیر باید شاد بود یا گریه کرد ؟؟؟


نوشته شده در شنبه 91/8/13ساعت 9:22 صبح توسط دردواره| نظرات ( ) |

1.

اون بنده خدا رو یادتونه که تو شرق تهران به مردم حمله کرد و چند نفر رو هم کشت؟؟؟

تو اخبار گفتن مواد مصرف کرده و تعادل نداشته و ...

2.

اون بنده خدا خودشو تو قم معرفی کرد و تحویل پلیس داد

تو یه روزنامه نوشته بود که بازجوی این بنده خدا گفته این بابا حتی سیگار هم نمی کشیده چه برسه به مواد و....

اون بنده خدا هم گفته هیچ چیز دست خودم نبود و یهو دیدم تو قمم و ...

عجیب نیست‌ ؟؟؟؟

3.

فیلم ملک سلیمان یادتون هست؟؟؟

سکانسایی که اجنه مردمو تسخیر میکردن یادتون میاد؟؟؟

4.

در روایات هست که در هنگام ظهور عوالم دوباره با هم ادغام می شوند و فتنه هایی مانند فتنه های زمان سلیمان(ع) بلکه بدتر رخ می دهد و راه ورود شیاطین به این عالم دوباره باز می شود

راه های تسلط شیاطین رو بر خودمون ببندیم

 

 

خبری در راه است...

 

پ.ن : خیلی هول بودم که این مطلبو بذارم ببخشید پراکنده نوشتم


نوشته شده در پنج شنبه 91/8/11ساعت 11:45 عصر توسط دردواره| نظرات ( ) |

<      1   2   3      >